آخ جوووون دمنوش صورتی😋
صبحانه ی امروز مامانی به درخواست داداش جون واسمون گل گاو زبون دم کرده بود وقتی توی فنجون ریخت ونشونم داد که بخورم یه نگاهی بهش انداختم وگفتم نه من نمی خوام مامانی یه لحظه خودشو جای من گذاشت وبه من حق داد که توی این سن وسال از دمنوش این رنگی که زیاد جذاب به نظر نمی رسه،خوشم نیاد چند لحظه بعد گفت بیا بیا ببین دمنوشت الان چه رنگی میشه اومدم کنار مامان ومامان فنجون رو روبروی من گرفت چند قطره لیموی تازه چکوند داخلش کم کم رنگش عوض شد ودر عرض چند ثانیه شد صورتی خوشرنگ با صدای بلند گفتم آخ جوووون دم نوش صورتی.... فنجون رو سر کشیدم وخوردم.... وبعد گفتم یکی دیگه می خوااااااام 😊😊😊😇😇😇🥰🥰🥰🥰🥰...