امروز خود راااااااااا چگونه گدراندیییییییید؟😉🙃
امروز
بعداز نهار
چرخی در محوطه زدیم
من ومامانی
به لوبیاهای داداش سر زدیم
کمی به آنها آب دادیم
حتی به آن یکی لوبیاها هم سر زدیم
😅😅🌱🌱🌱🥰🥰
درختان زیبا وسرسبز را دیدیم
شکوفه های درخچه های لیمو ومرکبات تزیینی هم نگو
بسیار بسیار چشم نواز
زیبا وبسیار بسیار معطر
مست می کرد آدم را
برگهای سال قبلشان سبز مررنگ وبرگهای تازه کمرنگ
این درختچه ها خزان نداشتند
حتی بعضی هاشان،میوه های سال قبل را هنوز روی شاخه داشتند
سالموسلامت
زنبورهای کارگر پرکار هم،
پر بودند روی این شکفه های فوق معطر
به محل منقل آتش بابایی هم سری زدم
جایی که باباجون آتش روشن می کند
و
نگاه می کند ومی گوید
آتش چقدر زیباست
پیاده روی هم کردم
به مامانی می گفتم بدو بدو کن
بیا مسابقات دو
و
ماماتی هم می دوید
بر روی یک سطح شیبدار کوچک هم ،
سره سره بازی سرپایی می کردم
می دویدم پایین و دوباره می دویدم بالا
می گفتم مامان بیا سره سره بازی
اینقدر بازی کردیم
که مامانی گفت سرگیجه گرفتمدخترم
در اب استخر هم کمی بازی کردم
پاهایم را که در آب می کوبیدم
می گفتممامانی قطره درستکردم
توهم قطره درست کن
مامانی هم با دستش قطرا درست می کرد
با بیلم هم آب بازی کردم
دستهایم راهم در آب استخر شستم
😁😁😁😁😁🥰
با بیلم جانور شناسی همکردم
خلاصه خیلی خوش گذشت
این بود انشای من
😊😊😊😊😊😊😊
☺☺☺☺☺☺☺
😂😂😂😂😂😂😂😂