برنج بازی وخنده وخوردن غذای خوشمزه

دست ورزی امروز .....

برنج خام

معمولا قبل از پخت برنج با مامانی بررسی نی کنیم

تا آشغال نداشته باشه

بهم من دقایقی باهاش بازی می کنم

وبعد می گم

مامانی کارم تموم شُ ُ ُ ُ ُ ُ ُد😅😇😊😉🙃

خیلی کیف کردم

بعدش بر نج رو شستیم

ریختیم داخل قابلمه ی آبجوش

با سیر وپیاز ودارچین تفت داده شده

بعد عدس پخته ها اضافه کردیم

ومنتظر شدیم عدس پلوی خوشمزه حاضر بشه

توی این فاصله هم کشمش پاک کردیم

دوتا دستگیره آورده بودم

دادم دست مامانی و گفتم برنج رو بیار بخوریم

مامانی گفت عزیزم

میدونم گرسنه ای

احساست رو درک می کنم

ولی باید صبر کنیم غذا بپزه

من ناراحت شدن ودراز کشیدم کف زمین

مامانی یه ظرف کشمش آورد ککنار من مشغول پاک کردن شد

وگفت دوست داری چندتا کشمش بخوری

اولش گفتم نننننننع

مامانی چند تا کشمش پاک کرد وآروم کف دستم گذاشت

یکیشو گذاشتم دهنم

خیلی خوشم اومد

پاشدم نشستم

وکل سبد کوچولویی که کشمش پاک شده داشت برداشتم ورفتم توی پذیرایی

کشمش هارو خوردموبعدش کلی آجر بازی کردم

نامانی هم کلی کشمش دیگه پاک کرد

وآماده کرد واسه ی غذا

من و داداشی هم کلی بازی کردیم

داشتیم از بازی لذت می بردیم

که مامانی گفت غذا حااااااااااضره

اولش گفتم من نمیام غذا رو بیار پیش آجرها من می خوام بازی کنم

مامانی از داداش جون خواست کمکش کنه

ظرف زیتون وکلم بروکلی وماست ها رو ببره سرمیز

ظرف عدس پلو که رسید

دیگه منم بدو بدو رفتم نشستم روی صندلی

ومشغول شدم

به مامانی گفتم

چقدر خوشمزه ست

🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰

😇😇😇😇😇😇😇😇