نماز بازی......
نمی دونستم چه بازی ای کنم
یه کمی بهونه داشتم می گرفتم
یهو مامان چادرم آورد ،چون خیلی دوستش دارم
کلی سرگرم میشم باهاش
بعد گفتم مامان نماز بده،
مهر می خواستم
مامانی مهر آورد
بعد گفتم مامان خودتم چادر بیار،بیا نماز
مامانی گفت چشم عزیزم،رفت چادر وجانماز آورد
کلی نماز بازی کردیم
داداشی هم که دیگه ساعت و زمان رو نسبتا خوب میشناسه،
با تعجب گفت،مامان مگه وقت نمازه
وما هم خندیدیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی